269

ساخت وبلاگ

امکانات وب

- یه روز از تعطیلات گذشت و دو روز خوبه دیگه در پیشه.

یکی از قابلیت هایی که دارم اینه که می تونم روزای تعطیل کلاً هیچ کاری نکنم.

کلاً تا چشم باز می کنم ظهر شده. بعدم تا به خودم میام عصر شده. بعدم با رفیق بازی می گذره و شب شده و این جوریه که هیچ وقت به هیچ کاریم نمی رسم!

کلاً یکی از مشکلات بزرگم اینه که با این که خیلی کار دارم ولی نمی دونم چرا نمی تونم برنامه ریزی داشته باشم تموم کنم و انقدر دایورتم.

زبان به شدت عقبم و این ترم کلاً با تقلب پاس شدم. پروژه برنامه نویسیم رو تحویل ندادم و وقتش گذشت. کارای سره کارم که به کنار... لامصب هیچ وقت تموم نمیشه...

کلاً دائم الخسته ام...

- هر چند سره کار بزرگترین بخش زندگیمو تشکیل میده و نصف بیشتر زندگیم داره اونجا می گذره ولی دیگه تصمیم گرفتم از اونجا کمتر بنویسم، بنظرم شده یه نقطه سیاه تو بلاگ و زندگیم... کلاً منفی منفی و منفی... و وقتیم که می نویسمش و ازش حرف می زنم میشه مثه خالکه زنک بازی و تأثیر منفیش روم بیشتر میشه تا مثبتش... باید بتونم کمتر جدیش بگیرم و بگذره...

- این جور که بوش میاد مسافرت کنسله. دلار خیلی گرون شده. تعطیلات زبانم فقط تا سه شنبه هفته دیگس. خیلی پول کم دارم. جدیدن ماشین خیلی صداهای ناهنجار میده و... این جوری میشه که یک سال برنامه ریزیت برای همچین اتفاقی کلن به خاطر پول به باد میره و باید بشینی خونه از زندگی لذت ببری...

- خیلی جدیدن به مرگ فکر می کنم... اینو می دونم که هیچ وقت حس شیشمم بهم دروغ نمی گه و با یه حادثه خواهم مرد... فقط ای کاش می دونستم کِی؟ فکر کن مُردم و این وبلاگ هنوز پابرجاس! اکانت اینس_تام، وات_س آپ، تل_گرام، فی_س بوک و... چقدر این دنیای مجازی مسخرس... کاش می شد با مرگ همه این چیزام از بین می رفت...

- ای کاش من کمتر فکر می کردم و حرص و جوش می خوردم. چرا اینجوریم واقعن؟

یه پسر...
ما را در سایت یه پسر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ffeb12f بازدید : 133 تاريخ : چهارشنبه 28 اسفند 1398 ساعت: 15:28