200

ساخت وبلاگ

امکانات وب

از آخرین باری که سر زدم اینجا بیشتر از یک ماه می گذره. این یعنی توی این مدت هم خوش گذشته خدا رو شکر و هم درگیری ها و کار خیلی بوده که سر نزدم. اصولاً بیشتر اوقات وقتی به اینجا زیاد سر می زنم که اوضاع بر وفق مراد نیست و روزگار خوب پیش نمیره، همیشه دوست داشتم به صورت مستمر اینجا بنویسم و یا موقع خوشحالیمم بیام اینجا ولی نمی دونم چرا هیچ وقت نتونستم عملیش کنم. این سری دیگه واقعاً تصمیم دارم تحت هر شرایطی بیشتر بیام بنویسم امیدوارم که بشه...

سری قبل یک ماهی درگیر برگزاری امتحانا بودیم و بعد از تموم شدنش یک هفته ای مشغول گزارش ها و بعد از اون هم یک هفته مرخصی و اولین سفر سیاحتی خارجه به ارمنستان که واقعاً فوق العاده خوب بود و خوش گذشت. این سفرو با حسین و داداشش و دو تا از دوستاش رفتیم با این که اول حس خوبی به نفراتش نداشتم و اولین بار بود با یه همکار می رفتم سفر ولی خیلی خوب بود و واقعاً بچه های خوبی بودن و بعد از مدت ها یه آب و هوایی عوض کردیم. با این که خیلی جاها نرفتیم و خیلی کارا نکردیم ولی با این حال بازم خاطراتش خیلی عالی و به یاد موندنی بود مخصوصاً شب آخر که رفتیم رستوران پروانه و بزن و برقص و مستی ها و چرت و پرت گفتن های اون شب که تکرار نشدنی بود... یادش بخیر واقعاً...

بعد از اون هم یه سری و بازم برای اولین بار یه تور یه روزه با همین اکیپ البته به جز یک نفرشون رفتیم نمک آبرود که اونم واقعاً خوب بود و خوش گذشت. کلاً این چند وقت خیلی خوب بود و حسابی رف شدیم. واقعاً چقدر سفر و می تونه خوب و تأثیر گذار باشه تو روحیه آدم... ولی حیف، چون فردا هم می تونستم برم دماوند ولی درگیر یه سری گزارش چرت و پرتم و به خاطر تنبلی خودم باید بشینم خونه روش کار کنم تا برای شنبه آماده بشه. شایدم دایورت کردم همه کارا رو و فردا منم برم...

اما بعد از مرخصی فهمیدم که یه سری دوستان زیرآبی رفته بودن واسه ما دو تا و مهندس حسابی حالمون رو گرفت و دعوا کرد اعصابمون رو خراب کرد. بعد از اون حسابی چسبیدیم به کارمون و اون طرحی رو که داده بود قرار شده بود تا آخر مرداد آماده کنیم یه هفته ای آمادش کردیم تا برنامه رو پرزنت کنیم واسه همه که نوبت من خیلی یک دفعه ای بعد از دو هفته وسط جلسه دیروز شد و خیلی هم ازش تعریف کردن! البته به نظرم تعریف و تشکر مهندس به خاطر این بود که اول لج آموزش رو در بیاره، بعد این که من فراموش کنم اون دعوایی که با ع.ا کردم و آخر از همه به خاطر طرحم بود. پرزنتم به نظر زیاد جالب از آب در نیومد چون همون اول جلسه یه آشغال اعصابم رو به هم ریخت و تا آخر اعصابم به خاطر اون به هم ریخته بود و تحت تأثیر اون حرف می زدم و یه سری نکات یادم رفته بود که حسین یادم انداخت و دست و پا شکسته خلاصه توضیح دادم و تموم شد شرش کنده شد رفت...

از همه بدتر اعصابم به خاطر این خرابه که ناخواسته ع.ا رو خراب کردم وسط جلسه و بد حرف زدم و هم ن.ن هم حسین بهم گفتن که باید بهتر حرف می زدم... خیلی داغونم کرده هر چند خیلی ازش بدم میاد ولی در این حد شدم که عذاب وجدان گرفتم ز زدم بهش و عذر خواهی کردم ولی خب بهتره بگم که این کارا دیگه بی فایده بود و وقتی اتفاق افتاد که دیگه ریده بودم... به شدت از این کارم بدم اومده و خودم حالم از خودم به هم می خوره. نمی فهمم خودمو چرا اینجوری باهاش صحبت کردم. به خاطر زیر آب زنی یکی دیگه که می خواست منو خراب کنه منم یکی دیگه رو خرب کردم ولی می تونستم اون موقع خودم همه مشکلات رو قبول کنم تا اون خراب نشه و بعداً باهاش صحبت می کردم مسئله رو حل می کردم... نمی دونم والا...

با این که توی ین قضیه حق با من بود و همه داشتن بهم زور می گفتن ولی یه چیزی که باید خیلی روش کار کنم اینه که آستانه تحملم رو خیلی بالاتر ببرم و اینجوری جوش نیارم. باید درست و با ادب تر بشم و رفتارم رو کارمندی تر بکنم و سیاست کارم رو ببرم بالاتر. هر چند می دونم نمی توم با سیاست بشم چون من آدم ساده ای هستم و همه این مشکلاتم از اینه که باعث شده چوب سادگیمو الآن دارم می خورم...

از شنبه این هفته دوباره داره تکرار سریال آشپزباشی رو شبکه آی فیلم نشون میده. از جمله قشنگ ترین سریال های این چند سال اخیر با بازی پرویز پرستویی و فاطمه معتمد آریاس که نمی دونم چرا تا حالا نشون نداده بودن! واقعاً این سریال فوق العاده قشنگ و خاطره انگیزه و از دیدنش لذت می برم... اصن یکی از دلایلی که جو گیر شدم می گم می خوام بیشتر بنویسم دیدن این سریاله چون همشون هر شب خاطراتشون رو توی یه سر رسید می نویسن و این به نظرم یکی از قشنگترین کارهای دنیاس... . خیلی دوست دارم یه بلاگ جدید مث قدیما گیر بیارم موضوعش خاطره نویسی باشه و از خوندنش لذت ببرم... خیلی وقته دیگه دنبال بلاگ خوندن نیستم... اصن فکر کنم کمتر کسی پیدا شه هنوز اینجوری روزمره بنویسه!

+ نوشته شده در  جمعه بیستم مرداد ۱۳۹۶ساعت 0:32  توسط ی پسر  | 
یه پسر...
ما را در سایت یه پسر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ffeb12f بازدید : 146 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:03