201

ساخت وبلاگ

امکانات وب

کل امروز کار داشتم به خاطر همین زمان خیلی سریع گذشت. یه تایم خیلی زیادی رو پیش س.ق بودم دختر خیلی خوب و درستیه، اعتقاداتش رو خیلی قبول دارم. واقعاً امیدوارم از خدا هر چی می خواد بهش بده.

امشب بهزاد رو دیدم دنبال خونه بود و جایی رو که قرار بود امشب بره با خانومشش ببینه رو بهم نشون داد. بعدم با هم یه سر رفتیم قهوه خونه.

بعد از این که بهزاد منو رسوند رفتم برای خواهر عزیزتر از جان قاب و گلس خریدم. نمی دونم چرا شانسش چیزایی که براش می خرم رو با دقت و از نوع خوبش نمی گیرم!!!! 

امشب متوجه شدم خواهرم دوست پسر داره. با داشتنش مشکلی ندارم چون اگر بخوام حرفی بزنم می شم اون کسی که به وقتش هر کاری خواست کرد و حالا اومده داره نصیحت می کنه. اما مشکل اصلی من اینه که حالم از قیافه پسره اسکل به هم می خوره و موندم با این سلیقش! امیدوارم زودتر ردش کنه بره و باعث مشکلی براش نشه.

واقعن داشتن خواهر علاوه بر این که لذت بخش ترین لذت دنیاس ولی سخت ترین و نگران کننده ترین کاره :(

+ نوشته شده در  شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۶ساعت 23:49  توسط ی پسر  | 
یه پسر...
ما را در سایت یه پسر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ffeb12f بازدید : 160 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:03